واقعیت جهان هستی این است که در بیرون از ما عوامل زیادی هستند که میتوانند آرامش و رضایت ما را بگیرند. آلودگی هوا، ترافیک، تورم، جنجالهای سیاسی، رفتار راننده تاکسی و یا مسافری که کنار دست تو نشسته، حتی رفتار همسرت، فرزندت، همکارت، مدیرت و صدها مورد دیگر که تقریباً هیچکدامشان در اختیار ما نیست؛ بنابراین اشتباه است که بخواهیم آرامش را به بهترشدن عوامل بیرونی نسبت بدهیم. بنابراین به این نتیجه رسیدهام آرامش را در درون خودم جستجو کنم. اگر درونم را درست کردم و با خودم به آشتی و صلح رسیدم آنگاه هیچ عامل بیرونی نمیتواند آرامش من را به هم بزند؛ و البته که آرامش حقیقی در اصلاح رابطه خودم با خودم و خودم با خداوند است که فرمود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب.»
- وقتی با خودم به صلح رسیدم آرامش را در ترافیک سنگین وقتی صبوری را تمرین میکنم میبینم.
- وقتی با خودم به صلح رسیدم از پیشرفت دیگران خوشحال می شوم نه ناراحت.
- وقتی با خودم به صلح رسیدم آرامش را در همان بستنی خوردن دونفره با پسرم میبینم بیآنکه به چیز دیگری فکر کنم.
- وقتی با خودم به صلح رسیدم آرامش را در رانندگی با همان ماشین معمولی خودم میبینم بیآنکه به ماشین لوکس دوستم فکر کنم.
- هیچکس و هیچچیز نمیتواند آرامش را به ما هدیه کند و یا آرامشمان را از ما بگیرد الا خودمان.
- ۹۹/۰۵/۰۱