روانشناسی و مدیریت

۷۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جان کیتس شاعری بود که فقط ۲۵ سال عمر کرد. اما با چهار پنج سال کار جدی نامش برای همیشه در تاریخ ادبیات جهان ماندگار شد. رابرت گرین دربارۀ کیتس می‌نویسد:

«او متوجه شده بود که بهترین ایده‌های شعری زمانی به ذهنش سرازیر می‌شود که در حال نوشتن شعر است، در نتیجه باید به‌طور خستگی‌ناپذیری به نوشتن ادامه دهد. اگر نه از دریافت ایده‌های نابی که موقع انجام کار به ذهنش می‌رسید، محروم خواهد شد. (نقل از کتاب چیرگی)

کیتس یکی از نمونه‌های درخشان نویسندگانی‌ست که در عمل به ایدۀ «نوشته حین نوشتن شکل می‌گیرد» پایبندند.

 

دیشب سرگرم خواندن کتاب «از شعر گفتن» اسماعیل خویی بودم. نثر خویی -که نمونه‌های چندانی هم از آن در دسترس نیست- یکی از خوش‌آ‌هنگ‌ترین و دلچسب‌ترین نثرهای فارسی معاصر ماست. در یکی از نوشته‌های این کتاب که مجموعه‌ای است از جستارهای و ترجمه‌ها و گفت‌وگوهای خویی، حرف نوجوان هجده ساله‌ای به‌نام علی ابراهیمی است که انتشار اولین دفتر شعرش خویی را واداشته تا بگوید «احمد ابراهیمی را جدی بگیریم. بسا که شاعری بزرگ در راه باشد. چنین باد.»

دربارۀ احمد ابراهیمی و شعرش توی گوگل بسیار جستجو کردم، اما به هیچ چیزی نرسیدم. اما بگذارید بخشی از یکی از شعرهای او را برایتان نقل کنم:

«و شعر کوله‌بار درد تو را سبک نمی‌کند،
و نه خستگی‌ِ همۀ راه است،
تا به فراخنای حقیقت
بر کناره‌ای منجمد شوی.
باور کنید، مردم!
که شعر خون و خنجر نیست…»

 

اگر وبلاگ دارید:

لطفاً وبلاگتان را جدی بگیرید.

به وبلاگتان به چشم یک رسانۀ حرفه‌ای و پرمخاطب نگاه کنید.

هر روز به اندازۀ یک کارمند تمام‌وقت برای پیشرفت و توسعۀ آن وقت بگذارید.

بگذارید وبلاگ‌تان از شما نویسنده بهتری بسازد. بگذارید وبلاگتان برای شما مخاطبان و دوستان تازه‌ای بیاورد. بگذارید وبلاگ شما زندگی مادی و معنوی‌تان را دگرگون کند.

وبلاگتان را جدی بگیرید تا وبلاگتان هم شما را جدی بگیرد!

و یادتان باشد که وبلاگ درخت لوبیا نیست که یک شبه سر بر کشد.

 

خیلی از نویسنده‌ها دربارۀ نویسنده‌ها نوشته‌اند. در این میان فیلم‌های بسیاری هم دربارۀ نویسندگان ساخته شده، از نمونه‌های ایران کاغذ بی خط و درخت گلابی به ذهنم می‌رسد و بهترین نمونه خارجی هم که اخیراً دیده‌ام مارتین ایدن است.

دیرور درخت گلابی را دیدم. پرسوناژ اصلی فیلم نویسنده‌ای میانسال است.

فیلمنامۀ فیلم بر از یکی از داستان‌های گلی ترقی است و با همکاری خود او نوشته شده.

واگویه‌های شخصیت اصلی فیلم را دوست داشتم. با دیدن این فیلم شاید کودکی‌تان را جدی‌تر بگیرید و بیشتر دربارۀ آن بنویسید.

 

من دلم محله‌های تازه می‌خواهد. همیشه به محله‌های مختلف تهران فکر می‌کنم. حس می‌کنم در هر یک از آن‌ها زندگی متفاوتی در جریان است. حس می‌کنم در هر محله‌ای می‌توانم آدم دیگری باشم، جور دیگری بنویسم، جور دیگری بخوانم.

 

توی یادداشت دیروز به جای لغت نوشته بودم لعنت! و تقریبا معنی جمله عوض شده بود.  در ساعت‌های اولیۀ نگارش متن توان و حوصلۀ ویرایش آن را ندارم. برای ویرایش کردن باید فاصله بگیرم. یکی از دلایل علاقه‌ام به بازنویسی مکرر نوشته‌های وبلاگ همین است. چون هر بار، علاوه بر رفع غلط‌های تایپی، املا و انشای متن را هم بررسی می‌کنم.

 

حرفای گنده گنده:

  • از هر نردبانی که بالا رفتی، لطفاً نردبان را برندار. دست دیگران را هم بگیر تا همراه با تو بالا بیایند.
  • موفقیت، نه با مردم‌سواری به دست می‌آید نه با سواری دادن به مردم. موفقیت محصول کار جدی است.
  • تولید محتوا تک‌نفره نیست. محتوای خوب با مشارکت مخاطب شکل می‌گیرد.
  • بدون استراتژی و دورنگری، مدام قربانی ویار نسنجیدۀ خودمان و دیگران می‌شویم.
  • بخشی زیادی از موفقیت تمرین‌های ما به هوشمندی ما در طراحی تمرین‌ها وابسته است. تمرین هوشمندانه تمرینی است که بر اساس موقعیت و ظرفیت کنونی ما طراحی شده باشد.
  • شانس آوردم که شانس نیاوردم! همین وادارم کرد تا راه دیگری را انتخاب کنم.

شاهین کلانتری

  • حسین هرمس
  • ۰
  • ۰

واقعیت جهان هستی این است که در بیرون از ما عوامل زیادی هستند که می‌توانند آرامش و رضایت ما را بگیرند. آلودگی هوا، ترافیک، تورم، جنجال‌های سیاسی، رفتار راننده تاکسی و یا مسافری که کنار دست تو نشسته، حتی رفتار همسرت، فرزندت، همکارت، مدیرت و صدها مورد دیگر که تقریباً هیچ‌کدامشان در اختیار ما نیست؛ بنابراین اشتباه است که بخواهیم آرامش را به بهترشدن عوامل بیرونی نسبت بدهیم. بنابراین به این نتیجه رسیده‌ام آرامش را در درون خودم جستجو کنم. اگر درونم را درست کردم و با خودم به آشتی و صلح رسیدم آنگاه هیچ عامل بیرونی نمی‌تواند آرامش من را به هم بزند؛ و البته که آرامش حقیقی در اصلاح رابطه خودم با خودم و خودم با خداوند است که فرمود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب.»

 

  • وقتی با خودم به صلح رسیدم آرامش را در ترافیک سنگین وقتی صبوری را تمرین می‌کنم می‌بینم.
  • وقتی با خودم به صلح رسیدم از پیشرفت دیگران خوشحال می شوم نه ناراحت.
  • وقتی با خودم به صلح رسیدم آرامش را در همان بستنی خوردن دونفره با پسرم می‌بینم بی‌آنکه به چیز دیگری فکر کنم.
  • وقتی با خودم به صلح رسیدم آرامش را در رانندگی با همان ماشین معمولی خودم می‌بینم بی‌آنکه به ماشین لوکس دوستم فکر کنم.
  • هیچ‌کس و هیچ‌چیز نمی‌تواند آرامش را به ما هدیه کند و یا آرامشمان را از ما بگیرد الا خودمان.

حسن شیرمحمدی

  • حسین هرمس
  • ۰
  • ۰

شیوع ویروس کووید-19 در سرتاسر جهان چند ماهی است که زندگی افراد و فعالیت کاروکسب‌ها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. آمار بیکاری نه تنها در کشورهای در حال توسعه بلکه در کشورهای صنعتی که از اقتصادهای قدرتمندی نیز برخوردار هستند، به شکل بی‌سابقه‌ای بالا رفته است. سقوط بازارهای سهام مهم همچون بازار سهام نیویورک و فرانکفورت دیگر خبر عجیبی نیست بلکه تقریباً به یک اتفاق روزمره تبدیل شده است. با این حال کاروکسب‌ها در بخش‌های مختلف نمی‌توانند مدت زمان طولانی فعالیت خود را متوقف کنند به همین دلیل با اتخاذ روش‌هایی همچون دورکاری پرسنل، ارتباطات آنلاین با مشتریان و ایجاد تغییر در خط تولید سعی در آن دارند که خود را سر پا نگه دارند تا این بحران جهانی را به سلامت پشت سر بگذارند.

در این بین، یکی از دغدغه‌های اصلی سازمان‌هایی که با بحث فروش محصولات و خدمات سر و کار دارند، توقف فعالیت‌های مربوط به مشتری‌یابی است. مشتری‌یابی که یکی از اجزای اصلی چرخه فروش است، در چنین شرایطی ممکن است به حاشیه رانده شوند چون همانگونه که عنوان شد سازمان‌های فروش ترجیح می‌دهند هرطور شده مشتریان فعلی خود را حفظ و به نوعی شرایط پیش آمده را مدیریت کنند. با این حال باید توجه داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان مشتری‌یابی را به طور کامل تعطیل کرد زیرا قطع شدن جریان ورود مشتریان جدید به چرخه فروش یک سازمان در بلندمدت و حتی میان‌مدت باعث افت چشمگیر فروش و در نتیجه از کار افتادن موتور محرکه سازمان خواهد شد.

با در نظر گرفتن آنچه عنوان شد، چگونه می‌توان تا زمان بازگشت شرایط به حالت عادی، فعالیت‌های مربوط به مشتری‌یابی را به کارآمدترین شکل دنبال کرد. در ادامه به راهکارهایی در این زمینه اشاره شده است:

با نیت کمک، ارتباط برقرار کنیم.

در شرایطی که بسیاری از کسب‌وکارها هنوز با پیامدهای شیوع ویروس کرونا دست و پنجه نرم می‌کنند، پیشنهاد کمک می‌تواند جذاب‌ترین پیشنهاد برای آنها باشد. لازم نیست پیشنهادی ارائه دهیم که برای سازمان‌مان بار مالی سنگینی به دنبال داشته باشد تنها کافی است مشتریان بالقوه ما احساس کنند که تنها نیستند. می‌توانیم از مشتریان خود اجازه بگیریم که یک یا چند ماه دیگر مجدداً با آنها ارتباط برقرار کنیم و جویای اوضاع و شرایط آنها شویم. فراموش نکنید که اوضاع برای همه سخت شده است بنابراین تمرکز بر جنبه‌های انسانی ارتباطات مانند ارائه کمک و بیان همدلی و همدردی نسبت به گذشته چندین برابر اهمیت یافته است.

یک بار دیگر به فهرست محصولات خود نگاه کنیم.

از آنجایی که شرایط زندگی و کار نسبت به چند ماه قبل به طور عمده‌ای تغییر پیدا کرده است، نباید انتظار داشته باشیم که فروش محصولات و خدمات ما روند سابق را داشته باشد. بنابراین به دقت بررسی کنید که با فروش کدام کالاها می‌توانید به بهترین شکل پاسخگوی نیازهای جدید بازار باشید. برای مثال، مدیر فروش یکی از شرکت‌هایی که خدمات رایانه‌ای می‌فروشد، عنوان می‌کرد که تمرکز فروشندگان بر خدمات پشتیبانی آنلاین توانسته افت فروش در سایر بخش‌ها را جبران کند.

پیام‌های تکراری نفرستیم.

از آنجایی که اوضاع نسبت به قبل دستخوش تغییرات زیادی شده، تلاش‌های بازاریابی و فروش ما نیز باید تغییر کنند. برای مثال، لازم است پیام‌های تبلیغاتی خود را به گونه‌ای طراحی کنیم که در آنها اثری از درک ما از شرایط فعلی مشتری باشد. با این حال هنوز هم شرکت‌هایی هستند که پیام‌های تبلیغاتی خود را با همان ساختار قبل از دوران کرونا ارسال می‌کنند. در این شرایط مشتری نه تنها از دیدن پیام ما خوشحال نخواهد شد بلکه به این نکته فکر خواهد کرد که این شرکت تنها به فکر فروش محصولاتش است و هیچ درکی از شرایط من ندارد.

از به‌روز بودن کانال‌های دیجیتال اطمینان حاصل کنیم.

حال که تمام آمارها حاکی از افزایش فروش آنلاین هستند لازم است تمرکز و توجه بیشتری به کانال‌های بازاریابی و فروش دیجیتال خود داشته باشیم. برای مثال، اگر فروشگاه اینترنتی ما در گذشته فعالیت چندانی نداشته امروز وقت آن است که سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی روی آن انجام دهیم. این سرمایه‌گذاری حتی بعد از فروکش کردن تب کرونا نیز برای کاروکسب‌ ما منافع بسیار زیادی در پی خواهد داشت.

ارتباطات آنلاین را جدی بگیریم

در شرایطی که بیشتر شرکت‌ها ترجیح می‌دهند جلسات خود را تا حد ممکن به صورت حضوری برگزار نکنند، کارشناسان فروش باید از مهارت‌های لازم برای حضور در جلسات مجازی که در قالب اسکایپ و سایر پلتفرم‌های اجتماعی برگزار می‌‌شوند، برخوردار باشند. این جلسات را باید به اندازه جلسات حضوری یا حتی بیشتر از آنها جدی بگیریم. لباس ما باید لباسی رسمی و تمیز باشد، فضای پشت سر ما باید فضایی زیبا و آرام‌بخش باشد و طرز نشستن ما باید دقیقاً به شیوه‌ای باشد که در یک جلسه رسمی نشسته‌ایم. خلاصه اینکه نباید تصور کنیم که چون جلسه مجازی نیست و در حضور مشتری نیستیم، مواردی همچون آراستگی، نحوه نشستن و نگاه کردن و ... اهمیت ندارند.

 

پرویز درگی

  • حسین هرمس